خلاصش اینکه دیشب تقریبا مُردم...

متن مرتبط با «تو چشای تو یه حس خاصی» در سایت خلاصش اینکه دیشب تقریبا مُردم... نوشته شده است

+ طوفان میگه همه ی ما از چیزایی میترسیم که برای بقیه عادی ترین چیزاست...

  • بعضی وقتا یه ترسایی داریم که خیلی عمیق تر از اون چیزیه که بشه فکرشو کرد، ترسایی که خیلی مسخره اند! میخوام بگم فوبیا دارم. فوبیای نوشیدنی داغ! از همون پارسال که دستم خورد زیر فنجونِ داغ و تازه جوشیده ی قهوه و فنجون خالی شد روی صورت اون طفل معصوم، همشیه موقع خوردن نوشیدنی های داغ یه صورت ملتهبِ قرمز و داغون جلومه که مقصرش من بودم.میخوام بگم وقتی قهوه و چای میخورم فکر میکنم همه آدمای دنیا اومدن زیر دستم جمع شدن تا فنجون از دستم بیفته و بریزه روشون.وسواس گرفتم.لیوان چایی یا  قهوه که پر میشه و دستم میگیرم با بیشترین فاصله از آدما وایمیسم.حتی الامکان چایی رو , ...ادامه مطلب

  • دنیا عجیب تر از اونیه که "نمیشه" توش راه داشته باشه!

  • میشه ذهن و افکار آدما رو تحت کنترل در آورد؟! میشه آدم ساخت؟! نه به شیوه ی تولیدمثل! بنظر من که میشه! فقط این دنیا هنوز به اون علم نرسیده. هنوز کسی کشفش نکرده، شاید اونقدر کنجکاو نیستن که بخوان بهش برسن! راستش الان یاد فیلم فرانکشتاین که پارسال دیدم افتادم( اسمش فرانکشتاین بود دیگه؟" :| ) چیزاییه که درموردش کنجکاوم! +‌ حس میکنم به دوران اوج خودم برگشتم! همون افکار و همون کنکاویای ذاتی :دی,دنیای عجیب ترین ها,عجیب ترینهای دنیا,عجیب ترین دنیا,عجيب ترين دنيا ...ادامه مطلب

  • الان واقعا یادم نیست امسال چه سالیه! 94؟95؟

  • سال بعد که کنکور دارم، سالِ 95 ـه یا 96 ـه؟ :| مغزم کار نمیکنه!, ...ادامه مطلب

  • یادش بخیر زمانِ بلاگفا یه تگی داشتم بنام " اندراحوالات "

  • + جدی جدی به اندازه ی چند سال نخوابیدن خسته ام! این خستگی و خوابالودگی دیگه از تاثیر شربت دیفن هیدرامین هم گذشته، یه چیزی فراتره! :| + قول میدم آزمون بعد برسم.قول قول.حالا نه همشو ولی 80 درصدشو.قول قول قول :)),یادش بخیر زمان,یادش بخیر زمان مدرسه ...ادامه مطلب

  • یه حس خاصی داشت...

  • داشتیم میرفتیم، یه خانومِ پیر از در حیاطشون اومد بیرون.یه لیوان و یه پارچ آب دستش بود،اومد جلومون و لیوانو پر کرد و گفت بفرمایید آب. من نخوردم چون رو لیوان و دهنی بودنش حساس بودم. هاچ لیوانو برداشت و یه نفس سر کشید. رفتیم جلوتر هاچ گفت کسایی هم هستن که دلشون میخواد نذری بدن ولی توانایی مالیشو ندارن.به اینا هیچوقت نه نگو حتی اگه یه لیوان آب باشه. برگشتم و به خانومه گفتم یه لیوان آب هم به من بدین.خوشحال شد. +متفاوت ترین نذری که خوردم...آب.,تو چشای تو یه حس خاصی ...ادامه مطلب

  • احساس میکنم به دوران اوجِ خودم برگشتم :دی

  • امروز سه قسمت از فصل سوم نیکیتا رو دانلود کردم :)),احساس میکنم به هیچ دردی نمیخورم,احساس میکنم که نباشی بهار نیست ...ادامه مطلب

  • نه خب اون لحظه هیچی تو ذهنم نبود! :|

  • + اگه برام اتو نکنی دیگه... - دیگه؟! + دیگه... - دیگه؟! + دیگه... دیگه تو لیوانت آب نمیریزم!  - یعنی خودتم فهمیدی تنها کاری که برای من انجام میدی همینه؟! :)), ...ادامه مطلب

  • خاک تو سر من که نشستم حرفای اینو گوش دادم اصلا!

  • + بحث پوشش بود، هر چرتی که در مورد بی چادرا میگفت رو تحمل کردم ولی اونجاش که گفت " چادر اصالت میاره" رو نتونستم تحمل کنم! گفتم "پاشو جَم کن خودتو بابا !!! " حالا اگه یه آدمی اینو میگفت که قشنگ چادر سرش میکرد یه چیز ولی این به اصطلاح آدم :|  + گلوی من به ادویه و غذایی نیست که حساسیت نداشته باشه دیگه! از صبح تا حالا آب دهنمو هم به زور قورت میدم غذا که دیگه جای خود داره! اصلا اینقدر بی حالم که نگو! درسم که نتونستم بخونم! مریضم :(,خاک تو سرت,خاک تو سرت به انگلیسی,خاك تو سرت,خاک تو سری,خاک تو سر,خاک تو سرت روزگار,خاک تو سرم,خاک تو سرتون,خاک تو سر من,خاک تو سر پسرا ...ادامه مطلب

  • قشنگ ترین صحنه ای که از یه فیلم دیدم...

  • دیروز قشنگ ترین صحنه ی احساسی رو تو این سکانس دیدم...اینکه نویسنده بتونه بدون ذره ای لمس و بوسه یه صحنه احساسی قشنگ خلق کنه یه معجزس که هر نویسنده ای از پسش بر نمیاد... pure love 2016 [ عشق پاک ]  => که دیدنش شدیدا توصیه میشه :)) ,قشنگ ترین صحنه های عاشقانه,قشنگ ترین صحنه والیبال,قشنگ ترین صحنه فوتبال,قشنگ ترین صحنه عاشقانه,قشنگ ترین پشت صحنه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها